مزایای سرمایه استقراضی برای کسبوکارها
1. افزایش نقدینگی در کوتاه مدت
سرمایه استقراضی به شرکت کمک میکند تا در زمانهایی که نقدینگی کافی ندارد (مثلاً برای پرداخت حقوق کارمندان یا خرید مواد اولیه)، سریعاً منابع مالی لازم را تهیه کند. این موضوع به ویژه در شرایط بحرانی یا فصلی، که درآمد شرکت کاهش پیدا کرده، بسیار حیاتی است.
2. بهرهگیری از فرصتهای رشد و توسعه
بسیاری از فرصتهای سرمایهگذاری نیاز به پول فوری دارند. با استفاده از سرمایه استقراضی، شرکت میتواند پروژههای جدید راه اندازی کند، محصولات جدید تولید کند یا وارد بازارهای تازه شود. این کار در بلند مدت باعث افزایش درآمد و سودآوری میشود.
3. حفظ مالکیت شرکت
برخلاف جذب سرمایه گذار (سرمایهگذاری از طریق فروش سهام)، استفاده از سرمایه استقراضی باعث نمیشود بخشی از شرکت را به دیگران واگذار کنید. یعنی کنترل شرکت دست خودتان باقی میماند و مجبور نیستید با کسی در تصمیمگیریها شریک شوید.
4. صرفهجویی در هزینههای مالی
در بعضی شرایط، نرخ بهره وام کمتر از نرخ بازدهی سرمایهگذاری شماست. یعنی با قرض گرفتن و سرمایهگذاری درست، میتوانید سود بیشتری نسبت به هزینه بهره کسب کنید. به این کار اهرم مالی (Leverage) هم میگویند.
5. بهبود شفافیت و انضباط مالی
اغلب منابع استقراضی نیاز به حسابرسی دقیق و گزارشهای مالی شفاف دارند. این موضوع باعث میشود شرکتها حسابوکتاب دقیقتری داشته باشند، عملکرد خود را بهدرستی بسنجند و حتی ساختار مالی بهتری پیدا کنند.
معایب سرمایه استقراضی و ریسکهای آن
1. افزایش بدهی و تعهدات مالی
اولین و مهمترین نکته منفی این است که بدهی شرکت بالا میرود. هر چه بدهی بیشتر شود، فشار پرداخت اقساط و بهرهها هم بیشتر میشود و ممکن است بخشی از سود شرکت فقط صرف بازپرداخت این بدهیها شود.
2. کاهش توان مالی آینده
وقتی شرکت درآمد خود را صرف بازپرداخت بدهی کند، ممکن است نتواند روی پروژههای جدید یا توسعه آینده سرمایهگذاری کند. این محدودیت باعث میشود شرکت از رقبای خود عقب بیفتد.
3. وابستگی به شرایط بانک یا وام دهنده
وامها معمولاً با شرایط خاصی ارائه میشوند. مثل الزام به حفظ نسبتهای مالی مشخص، محدودیت در تصمیمگیریهای مالی، یا حتی محدود شدن در خرید تجهیزات یا پرداخت سود سهام. این موضوع ممکن است آزادی عمل مدیران شرکت را کاهش دهد.
4. افزایش هزینههای بهره و کارمزد
هزینههای وام همیشه محدود به نرخ بهره نیست. هزینههایی مثل کارمزد صدور، جریمه دیرکرد یا افزایش نرخ بهره در دورههای بعدی، میتواند هزینه واقعی سرمایه را بالا ببرد.
5. ریسک ناتوانی در بازپرداخت
در صورتی که شرکت درآمد مورد انتظار را کسب نکند یا با مشکل مالی رو به رو شود، ممکن است در پرداخت اقساط دچار مشکل شود. این موضوع نه تنها اعتبار شرکت را زیر سؤال میبرد، بلکه میتواند منجر به مصادره داراییها یا ورشکستگی شود.
6. نیاز به وثیقه یا ضمانت
در بیشتر موارد، بانکها و مؤسسات مالی در ازای پرداخت وام، ضمانتنامه یا وثیقه میخواهند. این وثیقه ممکن است ملک، ماشینآلات یا حتی سهام شرکت باشد. در صورت ناتوانی در بازپرداخت، این داراییها به خطر میافتند.
جمع بندی:
استفاده از سرمایه استقراضی میتواند راهی عالی برای رشد سریعتر یک مجموعه اقتصادی باشد؛ اما تنها در صورتی که:
کسب و کار برنامه مالی دقیق و قابل اجرا داشته باشد
توان بازپرداخت اقساط به صورت ماهانه یا دورهای وجود داشته باشد
بازدهی حاصل از وام بیشتر از هزینههای آن باشد
شرکت با در نظر گرفتن ریسکها و شرایط بازار، از این ابزار استفاده کند
پس به جای اینکه صرفاً برای تأمین پول به سراغ وام برویم، باید بررسی کنیم آیا این وام واقعاً به نفع شرکت یا فروشگاه ما هست یا نه.